مادری لیلا!
نظام خانواده یک نهاد اساسی جامعه است؛ این نهاد، هستهی اولیه و زیرساخت واحدهای اجتماعی بزرگتر جامعه است. در واقع همه چیز از خانه و خانواده شروع میشود و در نهایت موثر بر رشد و پیشرفت کشور است. زن یکی از ارکان اصلی خانواده و عضو موثر در تربیت فرزندان و هدفمندی سازی مسیر زندگی اعضا است. اما زنان می توانند با حفظ سمت مسئولیت خانوادگی خود، مسئولیتهای اجتماعی مؤثری نیز در جامعه خود داشته باشند. زنان که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند در مسیر پیشرفت نه تنها بر خانواده خود موثرند؛ بلکه میتوانند در کنار مردان به فعالیت های اجتماعی و اقتصادی بپردازند و نقش آفرینی کنند.
مسئله اقتصاد، کار و معیشت از ابتدایی و ضروریترین چالشهایی است که همواره با زندگی بشر همراه بوده و قسمت عمده ای از حیات انسانی را به خود درگیر میکند. تحریم و رکود اقتصادی، پای اقتصاد و معیشت خانواده را لنگ می کند و جایی که پای اقتصاد خانواده لنگ بزند؛ همه اعضای خانواده اعم از مرد و زن برای درآمدزایی راهی چاره کنند. بانوان همیشه به عنوان یک پایه اساسی خانواده می کوشند تا دوشادوش مردان بخشی از بار زندگی را به دوش بکشند و گره ای از مشکلات خانواده باز کنند. اما در محیط های روستایی و نیز شهرهای کوچک، داستان کمی پیچیده تر میشود. چرا که مانند شهر های بزرگ، زمینههای اشتغال برای بانوان فراهم نیست و معضلاتی از قبیل نبود بازار مناسب برای صنایع دستی و قالی و همچنین کمرنگ شدن کشاورزی و دامپروری در روستاها، نقش آفرینی بانوان در زمینه معیشت خانواده دچار چالش و محدود می کند. همچنین بیشتر مشاغل جایگزین نیز، تناسبی با سایر فعالیت های اجتماعی و خانوادگی بانوان ندارند و دیگر فعالیت های بانوان در حوزه خانواده و اجتماع را مختل می کنند…
لیلا رحیمی، مادری اهل تودشک است که شرایط دشوار بانوان را لمس کرده؛ دردشان را کشیده و دغدغه هایشان را می شناسد. او مسیر پر فراز و نشیب کارآفرینی در روستا برای بانوان را برای ادامهی راه زندگی اش انتخاب کردهاست. از در های بسته و سنگهای پیش پا نهراسیده و مادرانه برای خانه، خانواده و آبادی اش ایده زده تا روزیِ تنگ اهالی را نیز وسعت بخشد. او هنر و مادریاش را یکجا به کار بسته؛ گره گشایی را به گره زنی ترجیح داده و قهرمانانه پای درد اشتغال زنان تودشک ایستاده است.
قالیبافی از قدیم هنر دستان بانوان تودشک است؛ زنانی که تار و پور مهر می بافند و از قالی، نان حلال درمیآورند و سفره شان را رنگین میکنند. رحیمی تصمیم گرفت به جای آنکه خود به تنهایی قالی ببافد، کارگاه قالیبافی تأسیس کند که گره اشتغال بانوان باز شود و همه از برکت آن سفره بهره ببرند. او به جز دار قالی خانهاش، دارهای قالی دیگری که به خاطرههای دور پیوسته بودند را دوباره علم کرد و به دستان بانوان شهر هنر قالیبافی را یادآوری کرد. برای بانوانی که علاقه مند به قالیبافی بودند اما به دلایلی امکان حضور در کارگاه را نداشتند در خانه هایشان دار قالی علم کرد تا گرهی دیگر از مشکلات باز کند.
پشت هر قالیای که در کارگاه بافته میشود تک تک اعضای خانواده خانم رحیمی نقش دارند؛ خودش با حوصله، ظرافت و نهایت سلیقه نخ های رنگی را برای بافت قالی انتخاب و خریداری می کند؛ پسرش طراحی نقشه قالی ها را انجام میدهد و دختر ش الگوها را بر روی چوب میچسباند. در کارگاه قالی بافی او، حالا ده نفر مشغول به کار هستند و کسب درآمد میکنند. فروش فرش های بافته شده نیز گام بعدی است که نیازمند اراده و پیگیری رحیمی است زیرا بازار فرش تودشک دچار رکود اقتصادی شده است و طبیعتاً امکان و سهولت فروش مهیا نیست؛ بنابرین او برای فروش قالی های کارگاهش به بازارهای فرش استان اصفهان می رود و سعی دارد با بهترین قیمت، فرش ها را به فروش برساند. در کارگاه او بعد از تکمیل هر قالی، جشن قالی اندازون برگزار می شود تا این خوشی را شکر کرده باشند…
لیلا رحیمی هنر مادری اش را تنها به کارگاه اختصاص نداده و در کنار قالیبافی کارهای متفاوتی انجام می دهد تا چرخ اقتصاد را به بیش از پیش به گردش درآورد. او برای رفع نیازهای اقتصادی و درمانی و رونق گیری مشاغل خرد صندوق قرض الحسنه ای را راه اندازی کرده تا به برکت آن کمتر کسی نیازمند دیگری باشد. در کنار همه ی فعالیت های اقتصادی، رحیمی برای آرامش و تسکین خود و ایجاد محیطی صمیمی و دینی با اهالی شهر، کلاس های قرآنی برگزار میکند. در پایان روز و پس از فراغت از تمامی مشغله ها به پسرش کمک میکند ؛ علی یک مغازه ساندویچی کوچک دارد و مادر حتی آنجا نیز مادری میکند. لیلا نه تنها در خانه ی خودش مادر است بلکه مادری برای تمامی اهالی شهر تودشک است؛ مادری که با صبوری و از خودگذشتگی عمده ی وقت و توانش را صرف مردم میکند و مهر مادری اش بر تودشک سایه افکنده است.
او یک قهرمان است؛ قهرمانی در میان خودمان! هر کس که مسئولیت بهبود محیط پیرامون خویش را برعهده بگیرد و برای حل مسائل اطرافش بکوشد، قهرمان است… لیلا رحیمی، کسی است که از هیچ، هزاران ساخت؛ امید را در دل بانوان زنده کرد و زیباترین نقش دنیا یعنی مادری را در شهر کوچکش به باور رساند…
تصاویر این صفحه، از یکی از پروژه های سایت آژانس مستند سو، که با همکاری شتابدهنده پیشرفت و آبادانی رستا انجام شد وام گرفته شده است…